روایت کرده اند که یکی از غلامان آن حضرت خیانتی کرد که موجب عقوبت شد..حضرت اراده کرد او را تادیب نمایند.غلام گفت: والکاظمین الغیظ. حضرت فرمود خشم خود را فرو خوردم.غلام گفت: والعافین عن الناس.فرمود تورا عفو کردم و از تقصیر تو گذشتم.غلام این بار گفت: والله یحب المحسنین. فرمود که تورا آزاد کردم و از برای تو مقرر کردم دوبرابر آنچه را که به تو عطا کردم.
منتهی الامال/صفحه 284
:: موضوعات مرتبط:
بخش بایگانی وبلاگ ,
,
:: برچسبها:
روایت ,
سیره ,
ماجرا ,
امام حسن ,
(ع) ,
معصومین ,
ائمه ,
امام ,
غلام ,
منتهی الامال ,
کاظم ,
فردا ,
مذهبی ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0